همسر ابراهیم خلیل (ع)
ذات اقدس آله در زمان کهولت و پیری خلیل اللّه ، به او بشارت فرزندی آگاه داد . که این بشارت الهی ، به همان شکلی که توسط ملائکه به آن حضرت ، ابلاغ شد ، به همان صورت ، به همسر او نیز اعلام گردید . یعنی اگر پدر اسحاق بشارت دریافت کرد مادر اسحاق نیز بشارت ملائکه را دریافت نمود . هنگامی که ملائکه به حضرت ابراهیم ، بشارت فرزندیآگاه دادند ، گفتند :
ابراهیم سلام اللّه علیه فرمود :
آیا به من نوید می دهید در حالی که مرا پیری رسیده است ؟ حضرت این سخن را به عنوان « استبعاد » نفرمود . بلکه به عنوان « استعجاب » گفت . معنای استعجاب آن است که انسان به لحاظ تازه و شگفت انگیز بودن واقعه ای با دید تعجب بدان می نگرد . در این جا ابراهیم خلیل (ع) عرض کرد : خدایا من نه تنها پیر شده ام بلکه ، پیری به سراغ من آمده است . یعنی یک وقت انسان پیر می شود و دوران شیخوخت را می گذراند و می گوید «
یعنی این تبشیر ما باحق همراه است و گزاف نیست ، چون فرشتگان در صحبت حقّ سخن می گویند و در لباس حقّ حرف می زنند . لذا حرف « باء » در
« بالحق » خواه به معنای مصاحبت باشد و خواه به معنای ملابست ، مفهومش این است که گفتار ما در لباس حقّ ، یا در صحبت حقیقت است و ما گزاف نخواهیم گفت و تو ای خلیل اللّه نا امید مباش . آنگاه ابراهیم خلیل (ع) فرمود :
حضرت در کمال صراحت فرمود : نه تنها با رسالت و نبوت سازگار نیست ، بلکه با هدایت و رهبری نیز سازش ندارد . بنابراین نه تنها هیچ پیامبری ناامید نخواهد بود بلکه هیچ مؤمن و مهتدی نیز ناامید نمی شود .
معنای ناامیدی آن است که انسان گمان کند به جایی رسیده است که از خدا معاذ اللّه ساخته نیست که مشکل او را حل نماید . این یاس در حد کفر است ، و هیچکس حق ندارد ناامید باشد .
این خلاصه کلام بود در مورد بشارت فرشته ها به خلیل حق ... ، معادل همین برخورد با همسران حضرت نیز مطرح شده است ، قرآن کریم می فرماید :
یعنی هنگامی که فرشته ها با خلیل حق سخن می گفتند همسر او نیز حضور داشت و ایستاده بود و ضحکی داشت برای « ضحک » در تفاسیر دو بیان آمده است ، یا به معنای سرور و خوشحالی و یا به معنای عادت ماهانه زنان است پس مژده دادیم او را به اسحاق و از پس اسحاق ، یعقوب را . یعنی علاوه بر فرزند - اسحاق ، بشارت نوه یعقوب هم ، به تو می دهیم . سپس همسر خلیل الرحمان عرض کرد :
قالت یا ویلتی االد و انا عجوز وهذا بعلی شیخاً انّ هذا لشی ء عجیب
قالوا اتعجبین من امر اللّه رحمت اللّه و برکاته علیکم اهل البیت انّه حمید مجید
یعنی آیا من مادر می شوم در حالی که خودم فرتوت و سالمند و کهنسالم ، و همسرم نیز پیرمردی فرتوت و کهنسال است ؟ ! فرشتگان به او گفتند : آیا از رحمت خدا و امر خدا در تعجب هستی در حالی که رحمت خدا ، و برکات وی ، بر شما خاندان نبوت ، فراوان بوده و شما از این برکات عینی ، بی شمار دیده اید !