تاریخچه مهریه
فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود ميشناخته نه به عنوان فرزندان خود.با اينکه شباهت فرزندان را با خود احساس ميکرده نميتوانسته علت اين شباهت را بفهمد. قهرا فرزندان نيز خود را فرزند زن ميدانستهاند نه فرزند مرد، و نسب از طريق مادران شناخته ميشد نه از طريق پدران. مردان موجودات عقيم و نازا به حساب ميآمدهاند و پس از ازدواج به عنوان يک طفيلي -که زن فقط به رفاقتبا او و به نيروي بدني او نيازمند است- در ميان قبيله زن بسر ميبرده است. اين دوره را دوره«مادر شاهي»ناميدهاند.
ديري نپاييد که مرد به نقش خويش در توليد فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلي فرزند شناخت.از اين وقت زن را تابع خود ساخت و رياست خانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح دوره «پدر شاهي»آغاز شد.
در اين دوره نيز ازدواج با هم خون جايز شمرده نميشد و مرد ناچار بود از ميان قبيله ديگر براي خود همسر انتخاب کند و به ميان قبيله خود بياورد و چون همواره حالت جنگ و تصادم ميان قبايل حکمفرما بود، انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت ميگرفت؛ يعني جوان دختر مورد نظر خويش را از ميان قبيله ديگر ميربود.
تدريجا صلح جاي جنگ را گرفت و قبايل مختلف ميتوانستند همزيستي مسالمتآميز داشته باشند. در اين دوره رسم ربودن زن منسوخ شد و مرد براي اينکه دختر مورد نظر خويش را به چنگ آورد، ميرفت به ميان قبيله دختر، اجير پدر زن ميشد و مدتي براي او کار ميکرد و پدر زن در ازاي خدمت داماد، دختر خويش را به او ميداد و او آن دختر را به ميان قبيله خويش ميبرد.
تا اينکه ثروت زياد شد. در اين وقت مرد دريافت که به جاي اينکه سال ها براي پدر عروس کار کند، بهتر اين است که يکجا هديه لايقي تقديم او کند و دختر را از او بگيرد.
▪ اين کار را کرد و از اينجا «مهر» پيدا شد...
روي اين حساب در مراحل اوليه، مرد به عنوان طفيلي زن زندگي ميکرده و خدمتکار زن بوده است. در اين دوره زن بر مرد حکومت ميکرده است. در مرحله بعد که حکومت به دست مرد افتاد، مرد زن را از قبيله ديگر ميربوده است. در مرحله سوم مرد براي اينکه زن را به چنگ آورد به خانه پدر زن ميرفته و سال ها براي او کار ميکرده است. در مرحله چهارم مرد مبلغي به عنوان «پيشکش» تقديم پدر زن ميکرده است و رسم مهر از اينجا ناشي شده است.
ميگويند مرد از آن وقتي که سيستم «مادرشاهي» را ساقط کرد و سيستم «پدر شاهي»را تاسيس نمود، زن را در حکم برده و لااقل در حکم اجير و مزدور خويش قرار داد و به او به چشم يک ابزار اقتصادي که احيانا شهوت او را نيز تسکين ميداد نگاه ميکرد، به زن استقلال اجتماعي و اقتصادي نميداد. محصول کارها و زحمات زن متعلق به ديگري يعني پدر يا شوهر بود. زن حق نداشت به اراده خود شوهر انتخاب کند و به اراده خود و براي خود فعاليت اقتصادي و مالي داشته باشد و در حقيقت پولي که مرد به عنوان مهر ميداده و مخارجي که به عنوان نفقه ميکرده است در مقابل بهره اقتصادي بوده که از زن در ايام زناشويي ميبرده است.
مهر در نظام حقوقي اسلام
مهريه که به آن مهر و کابين و صداق نيز مي گويند، مالي است که مرد در هنگام عقد، موظف مي شود به همسرش پرداخت کند. تعيين مهر در عقد دائم واجب نيست و بدون آن نيز عقد صحيح است ولي پس از ازدواج، در صورت مطالبه زن، بايد مهري معادل مهر رايج براي زناني با مشخصاتي شبيه مشخصات زن به او پرداخت شود، که در اصطلاح فقهي به اين گونه مهر «مهرالمثل» مي گويند.
«مهرالمسمي» مهري است که مقدار آن در ضمن عقد نکاح معين شده باشد. در صورتي که مدتي براي پرداخت مهر در عقد تعيين نشده باشد، زن حق دارد مهر خود را فورا مطالبه کند.
مستحب است که مهريه بيش از مقدار «مهر السنه» نباشد. مهر السنه مهري بود که پيغمبر (ص) براي همسران خود معين فرموده و مقدارش ۵۰۰ درهم، معادل پنجاه دينار طلا بود
در احاديث فراواني از تعيين مهريه هاي کلان نهي شده است.
مرحله پنجمي هم هست که جامعه شناسان و اظهار نظر کنندگان درباره آن سکوت ميکنند.در اين مرحله مرد هنگام ازدواج يک «پيشکشي» تقديم خود زن ميکند و هيچ يک از والدين حقي به آن پيشکشي ندارند. زن در عين اينکه از مرد پيشکشي دريافت ميدارد، استقلال اجتماعي و اقتصادي خود را حفظ ميکند. اولا به اراده خود شوهر انتخاب ميکند نه به اراده پدر يا برادر. ثانيا در مدتي که در خانه پدر است، همچنين در مدتي که به خانه شوهر ميرود کسي حق ندارد او را به خدمتخود بگمارد و استثمار کند. محصول کار و زحمتش به خودش تعلق دارد نه به ديگري و در معاملات حقوقي خود احتياجي به قيمومت مرد ندارد.
مرد از لحاظ بهرهبرداري از زن، فقط حق دارد در ايام زناشويي از وصال او بهرهمند شود و مکلف است مادامي که زناشويي ادامه دارد و از وصال زن بهرهمند ميشود، زندگي او را در حدود امکانات خود تامين نمايد.
اين مرحله همان است که اسلام آن را پذيرفته و زناشويي را بر اين اساس بنيان نهاده است.در قرآن کريم آيات زيادي هست درباره اينکه مهر زن به خود زن تعلق دارد نه به ديگري.مرد بايد در تمام مدت زناشويي عهده دار تامين مخارج زندگي زن بشود و در عين حال درآمدي که زن تحصيل ميکند و نتيجه کار او، به شخص خودش تعلق دارد نه به ديگري.
منبع: زن روز